حسابرسی مبتنی بر ریسک: در این یادداشت قصد داریم تا در خصوص حسابرسی مبتنی بر ریسک صحبت کنیم ، اما پیش از آن توجه به مفهوم خطر حسابرسی لازم است . در همین رابطه می دانیم که حسابرسی در تعریف ساده خود به مجموعه اقداماتی گفته می شود که در جهت استخراج خطا های سهوی و عمدی حسابداران یک مجموعه اعمال می گردند ، در نتیجه در اثر رسیدگی به حساب ها ، انتظار نمایان شدن این اشکالات و بیرون زدن ناهنجاری هایی تاثیر گذار در روند تصمیم گیری و برنامه ریزی ، عملیات مالی یا هدف گذاری های مجموعه مورد نظرمان را داریم .
حسابرسی مبتنی بر ریسک
حال مسأله مهمی که پیش می آید این است که آیا حسابرسان به عنوان عواملی انسانی اشتباه نمی کنند ؟ چنانچه اشتباهی مرتکب شده و یک ناهمخوانی از زیر دستشان عبور کند چه اتفاقی می افتد و یا بالعکس ، اگر به محاسبتی که درست بوده و مشکلی ندارند با سختگیری زیاد ایراد گرفته و آن را مردود اعلام کنند چه ؟ آیا ممکن است این اشتباهات از سوی حسابرس سهواً اتفاق بیافتد ؟
در پاسخ به این سوالات باید گفت که دقیقاً همین شبهات معنای خطر حسابرسی می باشند . خطر حسابرسی در حقیقت به معنای عدم کشف تحریفات مهم در صور مالی بوده که عموماً به دلیل خطا یا تقلب رخ می دهد و نهایتاً به نشر گزارش فاقد اعتبار ختم می شوند .
در طی تقسیم بندی هایی که این مخاطرات را در بر می گیرند ، دسته اول که به «خطر آلفا» نیز معروف است ، رد نادرست گزاره های صحیح مطرح می باشد . بدیهیست که در این آمد و شد حسابرس صورت های مالی هماهنگ با استانداردهای حسابرسی را به اشتباه نمی پذیرد ، عملی که کارایی حسابرسی را تحت الشعاع قرار می دهد . این در حالیست که در نوع خطرناک تری از اشتباه که «خطر بتا» نام دارد ، گزاره ای نادرست و دارای منافات با اصول حسابرسی و اهداف سازمان پذیرفته شده که این عمل می توان خسارات سنگینی به بار بیاورد . در دسته بعدی خطرات که تحریف نام دارد ، کلیات صور مالی و ادعاها در دو زیرمجموعه خطرات ذاتی و کنترل مورد محاسبه قرار گرفته و در آن حتی به مانده حساب ها ، افشاء و گروه معاملات نیز توجه دوچندانی می شود . نهایتاً باید اذعان داشت که خطر عدم کشف به عنوان معضل عدم اثربخشی این واحد با بررسی تحلیلی و آزمون جزئیات حساب ها کاهش می یابد .
با توجه به اینکه احتمال رخ دادن این پیشامد زیاد می باشد ، کارشناسان امر با پشتوانه سال ها فعالیت در این حوزه ، آزمون و خطا و به روز رسانی های فراوانی که روی این روش داشته اند ، در نهایت به روش حسابرسی مبتنی بر ریسک رسیده اند که به عنوان سدی مستحکم جلوی بروز چنین وقایع نامطلوبی را گرفته و به مدیریت ریسک های سازمانی می انجامند . حسابرسی مبتنی بر ریسک به زبانی ساده به بررسی موشکافانه همه عواملی که سازمان و اهدافش را تهدید می کند و همچنین یافتن راهی برای مقابله اصولی با هریک گفته می شود ؛ خطراتی که بر روی روند مالی ، اجرایی و استراتژیک سازمان در جبهه های درون و برون سازمانی تاثیر بسزایی خواهند گذاشت .
با توجه به این توضیحات در حسابرسی مبتنی بر ریسک ، حسابرسان در شرکت حسابداری در پی کشف این نکته می روند که آیا راهکارهای تعریف شده توسط مدیریت پاسخگوی شناسایی همه خطرات می باشد یا خیر ! آیا خطرات و راه حل های آن ها درست اولویت بندی شده اند ! پس از آن به دنبال پاسخ برای خطرات احتمالی و ارزیابی فرآیندهای مربوطه رفته ، با ارائه گزارشات خود مدیران ارشد و سپس همه هیئت مدیره را از ریسک های کلیدی مطلع می کنند و در نهایت به مدیران در بررسی ریسک های کلیدی در کنترل های نظارتی و عملیاتی کمک می کنند .
در حسابرسی مبتنی بر ریسک ابتدا ارزیابی ریسک سازمان ، تنظیم برنامه حسابرسی سالانه و در نهایت پیشبرد اهداف با توجه به بازخوردهای مستمر نتایج در دستور کار قرار می گیرد . به عبارتی دیگر حسابرس در گام اول به اطلاعات موجود مراجعه کرده و برنامه ریزی خود را آغاز می نماید . پس از آن نوبت به مراحل کنترل خارجی و تست پذیری می رسد و در پایان نوبت به مرحله آزمایش پایه ، نتیجه گیری و تهیه گزارش مرحله به مرحله می رسد .
به عنوان مثال زمانی که در پی تائید یا رد یک تصمیم مهم باشیم ، مواردی همچون اطلاعات تکمیل شده در تراز نامه ، حجم و نوع قرارداد و تجربه پیمانکار را در نظر گرفته و با محدود نکردن خود به آمار و ارقام ، عملکرد سرپرست ، مدیر پروژه و سایر کارمندان اصلی و شاخص این قرارداد را بررسی می کنیم . در فاز محاسباتی نیز احتساب سود برآورد شده و ناخالصی آن ، میزان هزینه ها ، جریمه های تاخیر یا بدقولی و سایر اقداماتی که به صرف زیادتر زمان و هزینه مجموعه می انجامد توجه می شود ؛ عواملی که چنانچه دقیق بررسی شوند مسیر بروز خطر در حسابرسی را مسدود می کنند .
در حسابرسی مورد نظر ما بر خلاف روش های سنتی ، تنها اعداد و ارقام مهم نبوده و کار این فرد فقط و فقط بررسی ورودی ها و خروجی های دفاتر نمی باشد ، بلکه در حسابرسی مبتنی بر ریسک شناخت اصول ، مدل های کسب و کار یک مجموعه و حتی شناسایی کارمندان تاثیرگذار و بررسی کار آنان نیز می تواند در این رویه تاثیرگذار باشد . از این گذشته درک بهتر لایه های مختلف یک حرفه و تسلط به روانشناسی آن ، قدم گذاشتن استوار در مسیر دستیابی به هدف ممیزی ، استفاده بهینه از منابع و جلوگیری از هدر رفت داشته های مادی و معنوی مجموعه و همچنین داشتن یک برنامه ریزی ویژه برای حسابرسی از جمله مهمترین خروجی های اعمال این روش می باشد . در نهایت گفتنیست که با توجه به توضیحات فوق ، اینگونه حسابرسی مختص شرایط خاصی نبوده و به فراخور آن در همه جا نمود یکسانی هم ندارد ؛ در نتیجه به نقطه ای خواهیم رسید که عده ای با ریسک کنترل ذاتی ، حسابرسانی با خطر تشخیص و گروه دیگری با بررسی خطر کلی کار خود را پیش برده و بنا به تجربه و تخصصی که در این راه به دست آورده اند جلوی بروز خطا یا نشر گزارشات غیر واقعی را می گیرند .
نظری وجود ندارد